روش های یادگیری واژگان زبان

آموزشگاه زبان ایران آکسفورد روش های یادگیری واژگان زبان را برایتان معرفی می کند که بتوانید به بهترین شکل کلمات متعدد را به ذهن بسپارید. پس با ما همراه باشید.

روش های یادگیری واژگان زبان
روش های یادگیری واژگان زبان

به روش های یادگیری واژگان زبان توجه کنید

به محض این که شما با اصول زبان آشنا شدید (تلفظ، درست نویسی و گرامر پایه)، شما می توانید روی یادگیری لغات تمرکز کنید. این احتمالاً مهم‌ترین و وقتگیرترین قسمت یادگیری زبان است.

لغات آشنا را به لغات ناآشنا مربوط کنید

سعی کنید لغات یا عباراتی را در زبان مبدا خود پیدا کنید که اگر امکان پذیر است معنی مشابهی با لغات زبان مقصد داشته باشد. بر اساس ارتباطات تصاویر ذهنی بسازید یا تصاویر را بکشید. برای مثال، معادل اسپانیایی ‘یخ’ می شود (hielo(m، که مشابه yellow تلفظ می شود. برای به یاد داشتن این لغت یخ زرد را مجسم کنید. این روشی لذت بخش است چون خیلی از ارتباطاتی که به فکر شما می رسد احمقانه، بی معنی یا عجیب خواهد بود.

جنسیت‌ها

برای به یاد داشتن جنسیت ها سعی کنید که یک ناحیه ی اسپانیایی زبان را مجسم کنید، آن را به دو قسمت تقسیم کنید و اسامی مذکر را در یک طرف و لغات مونث را در طرفی دیگر قرار دهید. در مورد یخ، طرف مذکر را پوشیده شده با یخ زرد مجسم کنید.

اگر زبان مقصد شما جنسیت های زیادی دارد، ساختمانی بزرگ را با طبقات زیاد مجسم کنید، هر طبقه را به جنسیتی متفاوت اختصاص دهید و لغات را بر اساس جنسیتشان در طبقه ای مناسب قرار دهید.

اجتناب از قاطی کردن زبان‌ها

ارتباط دادن لغات ها به هم از هر زبانی که یاد می گیرید و در مکان هایی که این زبان ها صحبت می شوند به شما کمک خواهند کرد تا از قاطی کردن زبان ها اجتناب کنید. برای مثال، اگر شما فرانسوی و اسپانیایی یاد می گیرید، نقشه ای از اروپا را مجسم کنید و لغات فرانسوی را در فرانسه و لغات اسپانیایی را در اسپانیا قرار دهید.

امتحان و دوره کردن

برای این که مطمئن شوید که لغات در ذهنتان می مانند، خود را در فواصل زمانی منظم امتحان کنید. برای مثال اگر شما تعدادی لغات جدید را در صبح یاد می گیرید، چک کنید که آیا هنوز آن ها را بعدتر در همان روز، روز بعد، هفته ی بعد و ماه بعد به یاد دارید یا نه. اگر به یاد آوردن تعدادی از لغات برای شما سخت است، سعی کنید به ارتباطات متفاوتی برای آن ها فکر کنید. احتمال دارد قبل از این که ارتباط مناسب را پیدا کنید لازم باشد تا ارتباطات متفاوت متعددی را امتحان کنید.

یادگیری لغات و عبارات مرتبط

وقتی می خواهید برای مثال لغت دست را یاد بگیرید، سعی کنید تا لغات مرتبط را بیاموزید، مانند قسمت های دست؛ حرکات دست؛ قسمت های دیگر بدن؛ و چیزهایی که دستتان می کنید. همچنین سعی کنید تا لغاتی با ریشه ی مشابه و عباراتی که شامل لغت دست هستند را یاد بگیرید.

همین طور که شما لغات بیش تری را یاد می گیرید، شروع می کنید به پیدا کردن ارتباط بین آن ها. هر چه لغات بیش تری را بیاموزید، راحت تر معنی لغات جدید را حدس می زنید.

یادگیری لغات در بافت متنی

یادگیری لیستی طولانی از لغات غیر مرتبط خسته کننده و سخت است و وقتی به آن لغات در متنی متفاوت بر می خورید خیلی به شما کمک نمی کند. اگر شما روی یادگیری لغات در متن تمرکز کنید، احتمال خیلی زیادی وجود دارد که آن ها را پیدا کرده و وقتی به آن ها بر بخورید یا لازم باشد دوباره از آن ها استفاده کنید به احتمال زیاد شناسایی شان می کنید.

برای مثال وقتی لغات مربوط به غذا را یاد می گیرید، به موقعی فکر کنید که به احتمال خیلی زیاد از آن ها استفاده می کنید، یعنی موقع آشپزی، خوردن، خرید و غیره، و لغات دیگری را که به آن موقعیت ها مربوط هستند، یاد بگیرید. سپس سعی کنید تا با استفاده از لغات جدید جمله بسازید. دیکشنری های خوب شامل مثال هایی از نحوه ی کاربرد هستند که شما از آن ها به عنوان مدل برای جملات خود استفاده می کنید.

تا جایی که امکان پذیر است خواندن را تمرین کنید

روشی فوق العاده برای ساختن دایره ی لغات خود این است که کتب، مجلات، روزنامه ها یا کتب کامیک نوشته شده به زبان مقصد را بخوانید. به طور ایده آل دنبال منابعی برای خواندن بروید که موضوعات جالب را پوشش می دهند. موقع خواندن، سعی کنید تا معنی هر لغتی را که نمی دانید حدس بزنید و سپس آن ها را در دیکشنری چک کنید تا مطمئن شوید که حدستان درست بوده است. تا موقعی که بتوانید اصل مطلب را در متن بفهمید لازم نیست که معنی هر لغت ناآشنایی را پیدا کنید.