اصطلاحات انگلیسی دربارهی مرگ
آموزشگاه زبان ایران آکسفورد به برخی اصطلاحات انگلیسی دربارهی مرگ اشاره می کند. این اصطلاح ها می تواند واقعا برایتان جالب باشد.
به این اصطلاحات انگلیسی دربارهی مرگ توجه کنید
مرگ در برخی فرهنگها غالباً به عنوان یک موضوع ممنوع برای بحث به حساب میآید، برای همین دلیل یکسری اصطلاحات سبکتر دربارهی مرگ داریم که ممکن است یک موقعیت تاریک را روشن کند. امروز قصد داریم به تعدادی عبارات اصطلاحی که همگی به یک معنا هستند، نگاهی بیندازیم: مردن.
To be at peace / rest
لحن: دارای حسن تعبیر
معنی: بالاخره در آرامش بودن یا آرامش پیدا کردن از زندگیتان در هنگام مرگ.
To buy the farm
لحن: غیر رسمی
معنی: در گذشته اگر یک کشاورز میمرد و زندگی بیمهنامه داشت، این برای خرید مزرعه در هنگام مرگ او بود.
To breathe your last breath
لحن: ادبی
معنی: در معنای تحتالفظی یعنی کشیدن آخرین نفس پیش از اینکه بمیرید.
To cash in your chips
لحن: غیر رسمی
معنی: در قماربازی آخرین کاری که انجام میدهید، نقد کردن ژتونهایی که بردید برای دریافت پولتان است.
To kick the bucket
لحن: غیر رسمی
معنی: از عمل اعدام زندانیان نشأت میگیرد که آنها را مجبور میکردند بر روی سطل بروند تا با طناب اعدام برسند.
To depart this life
لحن: خنثی
معنی: ترک کردن این زندگی وقتی میمیرید.
To go to a better place
لحن: دارای حسن تعبیر
معنی: رفتن به جایی بهتر از زمین در هنگام مرگتان؛ احتمالاً بهشت
To go to your reward
لحن: دارای حسن تعبیر
معنی: در برخی دینها و آیینها فرض بر اینست که پس از مرگ، به خاطر اعمالی که در زندگی قبلی انجام دادهاید پاداش خواهید گرفت. «پاداش»، جایزه یا جبران خسارتی است در عوض اعمال یک نفر.
To take a last bow
لحن: دارای حسن تعبیر
معنی: To bow یعنی یعنی تصدیق کردن، احوالپرسی کردن یا ادای احترام کردن به کسی به خم کردن قسمت بالای بدن رو به جلو، غالباً در پایان یک برنامه یا اجرا.