چگونه هر زبانی را بدون زحمت یاد بگیریم

آموزشگاه زبان ایران آکسفورد راه هایی را می داند که می توانید بفهمید چگونه هر زبانی را بدون زحمت یاد بگیریم . برای اینکه بیشتر بدانید بهتر است ادامه این متن را بخوانید.

چگونه هر زبانی را بدون زحمت یاد بگیریم
چگونه هر زبانی را بدون زحمت یاد بگیریم

من همیشه تلاش می‌کنم که چیزهایی را انجام دهم که کمترین میزان کار را دارند؛ مایل هستم که مشغول یادگیری بی‌زحمت زبان شوم که البته کاملاً بدون دردسر نخواهد بود اما تا آن‌جا که امکان دارد بی‌زحمت باشد.

من کلمه‌ی «بی‌زحمت» را از دو منبع غرض گرفته‌ام. یکی از آن‌ها اِی‌جِی هاگ است که یک معلم فوق‌العاده‌ی زبان انگلیسی می‌باشد. کانال و وبسایت او هر دو «انگلیسی بی‌دردسر» نام دارند. منبع دیگرم فلسفه‌ی تائوئیسم است.

چگونه هر زبانی را بدون زحمت یاد بگیریم را با نکات زیر همراه کنید

خواندن

اگر به زبانی می‌خوانم که در آن به خوبی مطالعه می‌کنم، که در آن تعداد کمی‌ لغات ناشناس وجود دارد، پس به خودم زحمت نمی‌دهم که به دنبال این لغات ناشناس در دیکشنری بگردم. زحمت زیادی دارد. از طرف دیگر اگر نتوانم به خوبی بخوانم و از مطالعه در کامپیوتر یا آیپد خود لذت ببرم، پس معمولاً خودم را به زحمت نمی‌اندازم. دنبال گشتن کلمات در دیکشنری زحمت زیادی دارد، از همان لحظه که آن را می‌بندم، معنی را فراموش می‌کنم. لذا معمولاً در لینکیو بر روی آیپدم مطالعه می‌کنم.

گرامر

وقتی دستور زبان را می‌خوانم- و معتقدم هستم که باید گهگاه قوانین دستور زبانی را بخوانیم چراکه به ما در درک زبان کمک می‌کند- هیچ تلاشی به ذهن سپردن چیزی نمی‌کنم.

من تلاش به یادگیری یا فهم چیزی نمی‌کنم. با آن به عنوان یک جرقه برخورد می‌کنم، قرار گرفتن در معرض چیزی که می تواند در نهایت به من کمک کند زبان را یاد بگیرم. من نگران دستور زبان نیستم. می‌دانم که آن به تدریج برایم واضح‌تر می‌شود.

پرسش‌های درک مطلب

من به سؤالات نمی‌پردازم. وقتی زبان چک یاد می‌گرفتم، کتاب قدیمی به خود زبان چک را بیاموزید، که سال‌ها قبل خریده بودم را پیدا کردم. یک‌جورهایی به نظرم مفید آمد. سؤالات و تمرین‌های مربوط به گرامر داشت اما هرگز آن‌ها را انجام ندادم. البته اینکه مراجعه به انتهای کتاب برای پیدا کردن پاسخ‌ها، کارآمد بود.

به این ترتیب بجای اینکه بخواهم با تلاش برای پاسخ دادن به پرسش‌ها مغز خودم را خسته کنم، تنها پاسخ‌ها را می‌خوانم. این به من تمرکزی بر روی هرگونه مثالی که کتاب توسطش من را آزمایش می‌کند، تلفظ‌ها یا هر چیز دیگر، می‌دهد. من علاقه‌ای به انجام پرسش‌ها ندارم چرا که کار زیادی است.

دیکشنری‌ها

بعضی وقت‌ها افراد وسواسی به شما می‌گویند که باید تنها از یک دیکشنری یک زبانه استفاده کنید. من هرگز از دیکشنری‌ها تک‌زبانه استفاده نمی‌کنم. استفاده از دیکشنری‌های دوزبانه به مراتب آسان‌تر است. اگر شروع به یادگیری زبانی کنم و لغات کمی را بلد باشم، یک دیکشنری تک‌زبانه بی‌فایده خواهد بود.