تجربه های اشخاص از آموزش زبان
آموزشگاه زبان ایران آکسفورد همیشه به لذت بردن از یادگیری زابن اشاره داشته است.دانستن تجربه های اشخاص از آموزش زبان می تواند برخی از این لذت های مشترک را برایتان می اوریم.
برخی از تجربه های اشخاص از آموزش زبان را با هم می خوانیم
پس حالا شما تصمیم گرفتهاید که زبان خارجی را یاد بگیرید، و در فکر هستید که به محض یادگیری چگونه برایتان مفید خواهد بود. من در این مقاله دربارهی این که چرا زبانهای خارجی را یاد گرفتم و چه طور آنها را به انجام رساندم زیاد و طولانی صحبت کردهام، اما حالا بیایید به قسمت ارزشها بپردازیم. بیایید دربارهی این صحبت کنیم که چه چیزهایی از دانستن زبان خارجی خوب است.
دوستان: شما به یادگیری چه زبانی علاقه دارید؟ کرهای؟ ۸۰ میلیون نفر به زبان کرهای صحبت میکنند. یعنی ۸۰ میلیون نفر بیشتر هستند که شما آنها را ملاقات کنید و با آنها دوست شوید. ماندارین؟ ۸۰۰ میلیون نفر. شما تمام این افراد را ملاقات نخواهید کرد، اما این بهطور مهمی جزء امکانات خیلی خوب به حساب میآید. توانایی از میان برداشتن موانع زبانی به من اجازه داده است تا علاوه بر دوستان انگلیسی زبانم، تعدادی دوست صمیمی داشته باشم. به جز مواقعی که هر شخص به طور شانسی شروع به poke کردن شما در فیسبوک میکند، دوستان بیشتر داشتن هیچ اشکالی ندارد.
قرار گذاشتن: من ژاپنی یا کرهای را یاد نگرفتم تا با زنان ژاپنی یا کرهای قرار بگذارم، اما با هر دو ملیت قرار گذاشتهام. مشابه دوستان بیشتر پیدا کردن، شما در روابط خود هم گزینههای بیشتری خواهید داشت. پیدا کردن شخصی که با شخصیت شما متناسب باشد به اندازهی کافی سخت است، پس داشتن گزینههای بیشتر ضرری ندارد. من افراد زیادی را میشناسم که این راه را رفتهاند و زندگی شادی دارند.
استخدام: دو شغل آخرم به این دلیل به من پیشنهاد شدند چون کرهای و ژاپنی بلد بودم. بهعلاوه، برای صحبت به زبانی خارجی امتیاز در نظر گرفته میشد. به این دلیل که به دو زبانی که آنها لازم داشتند صحبت میکردم، برای من یک امتیاز اضافی هم در بالای امتیاز دیگرم تعلق گرفت. و در نظر گرفتن زبانهای خارجی که در آینده برای استخدام مفید باشد هم راحت است، به خصوص با ادغام شدن بیشتر جهان از طریق اینترنت.
استراق سمع: احتمالاً من نباید این یکی را اینجا بیاورم، اما به این فکر نکردهاید که افراد وقتی اطراف شما هستند چه چیزی را به زبان دیگر زمزمه میکنند؟ شاید آنها دربارهی شما صحبت میکنند، و شاید هم نه. هر از گاهی فهمیدهام که دربارهی من صحبت میکنند، اگرچه معمولاً صحبتهای مثبتی بوده است. آیا دختر زیبایی در اتوبوس که روی صندلی پشت سر شما نشسته است به دوست خود گفته که فکر میکند شما بامزه هستید؟ این که دقیقاً بعد از این برگردید و از او تشکر کنید چه طور؟ به قسمت با عنوان ‘قرار گذاشتن’ نگاهی دیگر بیندارید. بسته به رایج بودن زبانی که شما در حال یادگیری آن هستید، شاید به آن اندازه که به نظر میرسد موقعیت کمیابی نباشد.
بردباری: منظور من از بردبار فهم بیش تر افراد دیگر و فرهنگشان است. فکر میکنم زندگی در حباب خودم باعث میشود تا افراد دیگر را فقط به یک روش بنگرم. بیرون آمدن از حیطهی آرامشم دربارهی جهان اطرافم خیلی چیزها به من یاد داده است، و باعث شد که دربارهی خودم هم به طور متفاوتی فکر کنم. تأمل در خود و پیشرفت، دو اثر جانبی مثبت در یادگیری زبان خارجی هستند.
تجربه: موضوع را با این نکته تمام میکنم. فرهنگ، زبان است. به منظور یادگیری زبانی دیگر، شما باید فرهنگی دیگر را یاد بگیرید. اگر شخصی نداند که پای سیب چه طعمی دارد، شما به واقع او را در زبان انگلیسی سلیس تلقی می کنید؟ اگر ملودی ‘Hey Jude’ از گروه بیتلز را نداند چه طور؟ وقتی شما زبانی دیگر را میآموزید، این نوع ارجاعات فرهنگی را هم در مورد کشوری دیگر یاد خواهید گرفت. من موسیقی بیشتری را پیدا کردم که از گوش کردن به آن لذت می برم، رسانههای بیشتری هستند که استفاده میکنم، و غذاهای بیشتری هستند که عاشق خوردنشان هستم، تمام اینها فقط به دلیل یادگیری زبانهای خارجی.
چیزهای جالب زیادی در جهان وجود دارند که منتظر ما هستند تا آنها را پیدا کنیم. چیزهای زیادی هم هنوز منتظر من هستند که مشتاق کشف کردن آنها هستم.