اهمیت یادگیری زبان انگلیسی در سنین پایین
آموزشگاه زبان ایران آکسفورد به اهمیت یادگیری زبان انگلیسی در سنین پایین می گردازد و به شما نشان می دهد چراهر چه زودتر به یادگیری زبان بپردازید بهتر است.
اما اهمیت یادگیری زبان انگلیسی در سنین پایین چیست؟
مزایای شروع زود
بچههای کوچک هنوز از استراتژیهای انفرادی و ذاتی یادگیری زبان خود استفاده میکنند تا زبان مادری خود را کسب کنند و به زودی میفهمند که میتوانند از این استراتژیها برای یادگیری انگلیسی هم استفاده کنند. بچههای کوچک وقت دارند تا از راه فعالیتهایی مانند بازی یاد بگیرند. آنها با شرکت کردن در فعالیتی به اشتراک گذاشته با یک بزرگسال زبان را میآموزند. اول آنها از فعالیت سر در میآورند و بعد از زبان به اشتراک گذاشته شدهی بزرگسال معنا را میفهمند. بچههای کوچک وقت بیشتری دارند تا انگلیسی را در برنامهی روزانهی خود جای دهند. برنامههای مدرسه به طرف غیر رسمی بودن متمایل هستند و ذهن بچهها هنوز با حقایقی که ذخیره شود و مورد امتحان قرار بگیرد، آمیخته نشده است. آنها احتمالاً تکالیف کمی دارند یا اصلاً تکلیفی ندارند و دربارهی الزامات دستیابی به استانداردهای تنظیم شده استرس کمتری دارند.
شروع به صحبت
بعد از مدتی، بسته به تکرار جلسات انگلیسی، هر بچه (دختران اغلب سریعتر از پسران) در مکالمات یا جملات غیر منتظره شروع میکند به گفتن لغات تکی (‘گربه’، ‘خانه’) یا عبارات آمادهی کوتاه (‘آن چیست؟’، ‘آن کتاب من است’، ‘من نمیتوانم’، ‘آن یک ماشین است’، ‘وقت رفتن به خانه است’). بچه آنها را حفظ کرده است، تلفظ را به طور دقیق تقلید میکند بدون این که متوجه شود بعضی از آنها شاید از بیش از یک لغت تشکیل شده باشد. همانطور که بچه زبان بیشتری را میآموزد و قبل از این که آمادهی ساختن عبارات خود باشد از آن به عنوان راه میانبُری در مکالمه استفاده میکند، این مرحله برای مدتی ادامه مییابد.
ساختن زبان انگلیسی
بچهها به تدریج عباراتی را میسازند که از لغات تکی حفظ شده تشکیل شدهاند و کلماتی را از دایرهی لغات خود به آنها میافزایند (‘یک سگ’، ‘یک سگ قهوه ای’، ‘یک سگ قهوه ای و سیاه’) یا ورودی خود را به یک زبان حفظ شده اضافه میکنند (‘آن صندلی من است’، ‘وقت بازی است’). بچهها بسته به تکرار در تقابل قرار گرفتن با انگلیسی و کیفیت تجربه، به تدریج شروع میکنند به ساختن جملات کامل.
فهمیدن
فهمیدن همیشه برتر از صحبت کردن است و توانایی بچههای کوچک در فهمیدن را نباید دست کم گرفت، چون آنها عادت دارند تا زبان مادری خود را از انواع سرنخهای متنی متوجه شوند.
اگرچه بچهها شاید هر چیزی را که به زبان مادری خود میشنوند، نفهمند، آنها اصل مطلب را متوجه میشوند – یعنی لغات مهم کمی را میفهمند و بقیه را با استفاده از سرنخ های مختلف کشف میکنند تا معنا را تفسیر کنند. آنها با تشویق، به زودی مهارتهای فهمیدن ‘اصلی’ را انتقال میدهند تا معنا را در انگلیسی تفسیر کنند.
ناامیدی
بعد از تازگی اولیهی جلسات انگلیسی، بعضی از بچههای کوچک به دلیل قادر نبودن به ابراز افکار خود به انگلیسی ناامید میشوند. بقیه میخواهند تا به همان سرعتی که میتوانند به زبان مادری خود صحبت کنند، انگلیسی حرف بزنند. اغلب میتوان با فراهم کردن قسمتهای ‘اجرایی’ مانند ‘من میتوانم به انگلیسی تا ۱۲ بشمارم’ یا قافیههای خیلی ساده که شامل عبارات آماده است، بر ناامیدی غلبه کرد.
اشتباهات
نباید به بچهها گفته شود که اشتباه کردهاند چون هر تصحیحی، فوری شخص را بی انگیزه میکند. اشتباهات احتمالاً قسمتی از فرایند فهمیدن قوانین گرامر انگلیسی هستند یا شاید تلفظی نادرست باشند. اگر بچه بشنود که شخص بزرگسال تکرار میکند ‘yes, you went’ آنگاه جملهی ‘I goed’ به زودی تبدیل به ‘went’ میشود؛ یا اگر بزرگسال ‘zee bus’ را بشنود و بعد تکرار کند ‘the bus’. اگر بچهها مشابه یادگیری زبان مادری خود این موقعیت را داشته باشند که بشنوند بزرگسال جزئی مشابه از زبان را به درستی تکرار میکند، آنگاه آنها در زمان مناسب، خود را تصحیح میکنند.
تفاوتهای جنسیتی
مغز پسران متفاوت از دختران پرورش مییابد و این در چگونگی یادگیری و استفادهی زبان توسط پسران مؤثر است. گاهی کلاسهای مختلط باعث تدارکات کمتری برای پسران میشود و احتمالاً توسط توانایی طبیعی دختران در استفاده از زبان تحتالشعاع قرار میگیرد. اگر بخواهیم که پسران جوان به پتانسیل خود دست یابند، باید تجربیات زبانی متفاوتی از دختران داشته باشند و نباید پیشرفت آنها را با پیشرفت دختران مقایسه کرد.